خيلي چيزها ي خوب با ب شروع مي شود باد , باران و برف , بابا , بابا . .. باران كه نمي بارد و شهر حسااابي تب دارد و آفتاب بي رحمانه مي تابد. بعضي چيزهاي تلخ هم با - ب- شروع ميشود مثل بيمارستان .اين روزهايم بي باد است و باران , اما با بخش يك با باي پس با بيمارستان . *اين روزها مثل پدرهايي كه نوزادشون رو از پشت شيشه ايي نشانشان ميدهند من پدر را در آنسوي شيشه ايي مشابه مي بينم و براي هم دست تكان ميدهيم . فقط كمي گيجم و درست نميفهمم من همون نوزادم يا او كه گويي كودك من است و سالي است موهايش را نوازش نكرده ام وقتي از پشت ماسك اكسيژنش مظلومانه به من نگاه ميكند... **باي پس :عمل جراحي وپيوند عروق كرونري قلب