تو نیستی
وقتی نمانده می دانم زود می روی ...
باید بیایم ، بیایم و یک دل سیر نگاهت کنم...
یکسال است منتظرم برای چند روز تماشایت. کنارت بنشینم و از تمام روزهای رفته بگویم. از تمام حرفهای نگفته
از فصل هایی که باز ، می آید و تو نیستی. این دو سال کارم شده است همین، اندکی بیشتر بمان ....
با توام لاله ی قرمز زیبا که بین هزاران لاله ی این روزهای تهران شب و روز می گذرانی..
تهران هلند من است بی یورو بی ویزا ،
*همه جا لاله کاشته اند . پارکها و بلوارها محله ها و تو همیشه نیستی
+ نوشته شده در جمعه ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ ساعت 20:55 توسط فـهـــیــــــمـه
|
سـاســــو یــعـنـــــــی مِـــــه